رستاخیز
رستاخیز حماسهایست از بیدار شدن وجدان آگاه عضوی از جامعه که خطایش بیجریمه و جرمش بیمجازات مانده است، جرمی که سرنوشت دختر بیگناهی را رقم میزند و او را به منجلاب فساد و گمراهی سوق میدهد و بعد هم به سیبری و محکومیت به اعمال شاقه. این کتاب، آینۀ تمام نمای سراسر زندگی تولستوی است. قهرمان داستان خود وی است و اگرچه ماجرایی را که هستۀ اصلی کتاب را تشکیل میدهد، دوستش که جزو هیأت منصفهی دادگاههای پترزبورگ است برایش تعریف کرده: «در ژوئن ۱۸۷۷ زن خودفروشی به نام روزالی در پترزبورگ محاکمه و بهناحق برای جرمی که مرتکب نشده محکوم میشود. یکی از اعضای هیأت منصفه که درگذشته او را فریفته، بازش میشناسد و بر اثر یک سهلانگاری و حتا سوءتفاهم میان اعضای هیأت منصفه، بهزندان با اعمال شاقه محکوم میشود.» «رستاخیز» اثری است که اگر اهمیتش بیشتر از «جنگ و صلح» و «آناکارنینا» نباشد، دستکمی هم از آنها ندارد، منتها در زمینهای کاملاً متفاوت با آن دو؛
لئو تولستوی (لف تالستوی)
لِو (لِف) نیکلایِ ویچ تولستوی (تالستوی) (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پالیانا )، فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده روسی بود. تولستوی از نویسندگان نامی تاریخ معاصر روسیه بهشمار میآید. رمانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا تولستوی از بهترینهای ادبیات داستانی جهان هستند. تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکه طلای یادبود به احترام وی ضرب شدهاست. تولستوی در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به سادگی زندگی میکرد. نام تولستوی در زبان انگلیسی معمولاً به صورت «لئو تولستوی» نوشته میشود.
تولستوی در روز ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.