گزینه اشعار 38
جابی در مقدمهای با عنوان «اوقات کامیاری و جهان شادمانه شعر» مینویسد: شعر عالی نوشتههای فیلسوفی است که آلزایمر گرفته و روایت ممتد دلالتها و حکایت نشانهها و رابطهها را گاهی گم میکند و مجبور است نه به عقل کلینگرش بلکه به مشاهده جزء به جزء عینیاش اکتفا کند و به رفتارهای شهودی و حسی شبیه به خلسهاش قناعت کند و به عالم ناگزیر غفلتها و بیسببیها فروتنانه تن دردهد. شعر یاوه همین است که این روزها کتابها و مطبوعات را زیر سیطره گرفته. در این شعروارهها گسستگی روابط هست و انقطاع از واقعیت و از جمع و دیگری. فراموشی و جهل هست و این همه عیب نیست اگر در پس اختلال، حضور ذهن آفرینشکاری حس میشد که عالمی میداشت. کسی که عالمی دارد یعنی ذهنی دارد مجموع و سری انتظامیافته از دانستهها و تجربه و تفکرات و خیالات انبوه؛ این مفردات در حافظه با هم ترکیب شده و سوار میشود بر قریحهای زاینده که خود موهبتی فطری است.