چغلی نکن!
"هیچکس از جاش خوشش نمیآید چون او خیلی چغلی میکند؛ چغلی همکلاسیهایش، چغلی برادرش. اما یک شب جاش از خواب بیدار میشود و میبیند که زبانش دراز و زرد و پر از دانههای بنفش شده است و وای وای وای... بدجور میخارد... آیا جاش متوجه اشتباهش میشود؟"