داستانی زمستانی
فصول گوناگون شامل چهار داستان در چهار سبک و حال و هوا و موضوع مختلف است که در سال ۱۹۸۲ نگاشته شده. داستانهایی غیروحشتناک. این کتاب در سال ۱۹۸۳ نامزد بهترین مجموعه داستان جایزه World fantasy awards شد. کتاب اول، ریتا هیورث و رهایی از شاوشنک در مورد مرد بیگناهی است که حتی لحظهای امیدش را از دست نمیدهد، و نقشه فرار از زندان را سالها و سالها دنبال میکند. در این داستان زندگی در زندان به خوبی به تصویر کشیده شده است. مرد بیگناه از رئیس سنگدل زندان انتقام میگیرد، اما به صورت فرار از زندان. قسمت کلیدی داستان زمانی است که اندی در طی گفتگویی دوستانه بخش عظیمی از امیدش را به رد انتقال میدهد. زندان، جهان افسانههاست یا نه؟ هر کسی زندان خاص خود را دارد: شغل بد، بیماری لاعلاج و... اما انسانها باید تونل آزادی خود را حفر کنند. اگر اندی توانسته، پس ما هم میتوانیم...؛