کتاب « آنا کارنینا» نوشتهی نویسندهی مشهور قرن نوزدهم « لئو تولستوی» است. تولستوی در این رمان شرححال روابط میان خانوادههای روسی در طبقه اشراف در قرن نوزدهم را روایت میکند. نیمی از کتاب به شخصیتی بهنام آناکارنینا میپردازد و نیمدیگر آن شرححال شخصیتی بهنام «لوین» را از نظر میگذراند. داستان از آمدن آناکارنینا نزد خانواده برادرش بهمنظور حل اختلافات آنها آغاز میشود. قامت این زن جوان در مسکو سرآغاز ماجراهای این کتاب میشود. آناکارنینا برخلاف دیگر اثر برجستهی تولستوی، جنگ و صلح، درونمایهای عاشقانه و اجتماعی دارد و از این نظر عامهپسندتر است. این رمان که در آغاز طی سه سال بهصورت پاورقی در گاهنامهای منتشر میشده است یکی از شاهکارهای ادبیات جهان در سبک واقعگرا است. قسمت کوتاهی از متن را در ادامه میخوانیم: « بار گناهی نکرده را پذیرفتن دردناک بود، امّا بیگناهی خود را ثابت کردن و درد را بر دوست روا داشتن دل سنگ میخواست. مثل بیماری نیمخفته و از درد نالان میخواست محل دردناک را از تن خود جدا کند و به دور اندازد و چون بیدار شد دید که جای دردناک وجود خود اوست.»
برو به صفحه کتاب