ماورا (سلسله جنایت های بین کهکشانی)

سال‌ها پس از تصرف زمین به دست ریف‌ها، وقتی که آدم‌ها در بین سیاره‌های سَرِزُهَر، دِنَب، و مجمع‌السیارات اطلس پخش شده‌اند، سیارهای با ماشین‌هایی باستانی کشف می‌شود که تصویری فیزیکی از تمام بهشت‌های افسانه‌ای‌ست. ماورا داستان اول مجموعه داستان سلسله جنایت‌های بین کهکشانی است که داستان سیارهی «را» و داستان پیدایش «فرقه‌ی زمانیه» را بازگو می‌کند. در ماورا مرد مفلوکی به نام کمال سرادقی به طور اتفاقی در لاتاری برنده شده است و این مقدمه‌ی ماجراهایی پر رمز و راز می‌شود. «حوالی مدار از سفینه‌ی قبلی جدا شدم و با شاتل‌های بخاری خط‌های «قفقاز-مرکوری» باقی مسیر را رفتم. بالاخره به «را» رسیدم. موقع فرود رودخانه‌های سیاه سیاره چشمم را گرفت. عین خط‌های نسخ عربی موج برمی‌داشتند و چپ و راست می‌رفتند. موقع دیدنشان یک لحظه احساس سبکی کردم. انگار این کهکشان هیچ تکلفی نداشته باشد. خیلی اسم‌های خوبی دارد: عتیقهی سیارات عالم؛ پایتخت ثلاخا؛ ارض موعود؛ بهشت زمانیه.»
3 /10
3

ماورا (سلسله جنایت های بین کهکشانی)

سال‌ها پس از تصرف زمین به دست ریف‌ها، وقتی که آدم‌ها در بین سیاره‌های سَرِزُهَر، دِنَب، و مجمع‌السیارات اطلس پخش شده‌اند، سیارهای با ماشین‌هایی باستانی کشف می‌شود که تصویری فیزیکی از تمام بهشت‌های افسانه‌ای‌ست. ماورا داستان اول مجموعه داستان سلسله جنایت‌های بین کهکشانی است که داستان سیارهی «را» و داستان پیدایش «فرقه‌ی زمانیه» را بازگو می‌کند. در ماورا مرد مفلوکی به نام کمال سرادقی به طور اتفاقی در لاتاری برنده شده است و این مقدمه‌ی ماجراهایی پر رمز و راز می‌شود. «حوالی مدار از سفینه‌ی قبلی جدا شدم و با شاتل‌های بخاری خط‌های «قفقاز-مرکوری» باقی مسیر را رفتم. بالاخره به «را» رسیدم. موقع فرود رودخانه‌های سیاه سیاره چشمم را گرفت. عین خط‌های نسخ عربی موج برمی‌داشتند و چپ و راست می‌رفتند. موقع دیدنشان یک لحظه احساس سبکی کردم. انگار این کهکشان هیچ تکلفی نداشته باشد. خیلی اسم‌های خوبی دارد: عتیقهی سیارات عالم؛ پایتخت ثلاخا؛ ارض موعود؛ بهشت زمانیه.»

محمدرضا ایدرم



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی