مزرعه
تام راب اسمیت را کتابخوانها با سهگانهی کودک ۴۴، گزارش محرمانه و مأمور ۶ میشناسند؛ سه رمان نفسگیر، هیجانانگیز و خواندنی که سیاست و تاریخ به جذابترین شکل ممکن در آن جای گرفته است. مزرعه تازهترین رمان راب اسمیت است که سه سال بعد از مأمور ۶ منتشر شد و با اینکه مثل آن رمانها پسزمینهی تاریخی ندارد، دربارهی دورهای از تاریخ نهچندان دور است و ظاهراً از دل زندگی خود او بیرون میآید. همهچیز ظاهراً از روزی شروع شده که پدر و مادرش برای زندگی راهی مزرعهای در سوئد میشوند و بعد پدرش تلفنی خبر میدهد که مادرِ تام را به بیمارستان روانی منتقل کردهاند، اما مادرِ تام فرار میکند و به لندن برمیگردد و میگوید پدرِ تام یک مجرم تمامعیار است و حالا با دوستانش میخواهد کلک او را بکَند. این ظاهراً ایدهی اولیهی رمان مزرعه بوده، اما رمان فقط این نیست، چون عملاً با یک رمان دلهرهآور تماموکمال روبهروییم که یکی از شخصیتهایش، که اتفاقاً شخصیت مهمی هم هست، اصلاً قابل اعتماد نیست. مسئله دروغی است که اگر جای حقیقت را بگیرد همهچیز زیر سؤال میرود. درعینحال، چنین دروغی بیش از همه آنچه را نهاد خانواده مینامند زیر سؤال میبرد. دیگر به چه چیزهایی میشود اعتماد کرد؟ جایی که حقیقت دروغ میگوید، همه چیز شکل دیگری پیدا میکند و اینگونه است که زندگی دیگر شباهتی به آن تعریف مرسوم و متداولش ندارد. مزرعه هم از این نظر، مثل آن سه رمان، کتابی نفسگیر، هیجانانگیز و خواندنی است