آنتونی و کلئوپاترا
"میخواهید آنتونی و کلئوپاترا را بشناسید؟ اجازه دهید داستان را برایتان بگویم؛ داستانی واقعیمن از ابتدا آنجا بودم؛ شبی که ژولیوس سزار کشته شد و آنتونی راجع به جسد او در بازار سخنرانی کردبه محض آنکه آنتونی جلوی ما ایستاد، دل مرا ربود او زیر نور مشعل، رنگ پریده و مغرور دیده میشد با صدایی مثل کوبیدن بر طبل جنگ صحبت کرد و وقتی سخنرانیاش تمام شد، دانستم که همه جا دنبال او خواهم بود"