شهرهای ناپیدا (نامرئی)
قوبلای خان سالخورده، امپراطور مغول، و مارکو پولوی جوان، سیاح ونیزی، در باغی نشسته اند. قوبلای خان احساس می کند که پایان امپراطوری اش نزدیک است. مارکو پولو توجه میزبانش را به داستان هایی از شهر هایی جلب می کند که حین سفر هایش در سراسر امپراطوری، از آن ها بازدید کرده است: شهر ها و خاطرات، شهر ها و آرزوها، شهر ها و معماری شان، شهر ها و مردگان، شهر ها و آسمان، شهر های تجاری و شهر های پنهان. در جایی از این رمان، متوجه این موضوع می شوید که کالوینو، اصلا درباره ی شهر ها [به معنی متعارفی که ما از کلمه ی «شهر» می شناسیم]سخن نمی گوید. شهر های کالوینو، نه از فولاد و سیمان، بلکه از ایده ها و افکار ساخته شده اند. هر شهر، نشانگر آزمایش و امتحان کردن یک فکر است، یا همانطور که مارکو پولو در جایی به قوبلای خان می گوید: تو از عجایب هفت یا هفتاد گانه ی یک شهر لذت نمی بری، بلکه جوابی که [آن شهر] به یکی از سوالاتت می دهد، لذت بخش است. رمان شهرهای ناپیدا (نامرئی) کالوینو، سفری سوررئال و پست مدرن به زبان تخیل است و آمیزه ای دلپذیر از حالات روحی و بدنی واحساسات و ماورا است.
ایتالو کالوینو
نویسنده ,خبرنگار,منتقد و نظریه پرداز ایتالیایی است که در سال 1923 به دنیا آمد و فضای انتقادی آثارش او را به مهم ترین داستان نویس ایتالیا در قرن بیستم مبدل کرده است.کالوینو در سال 1985در ایتالیا درگذشت.
ایتالو کالوینو 1985ـ1923 در سانتیاگو دلاسوگاسِ کوبا به دنیا آمد پدر و مادرش هر دو گیاهشناس بودند و تأثیر آنها در طبیعتگرایی آثار این نویسنده کاملاً مشهود است.
تا 5 سالگی را در کوبا زیست و سپس به ایتالیا رفت در سال 1945 به نهضت مقاومت پیوست و سپس عضو حزب کمونیست ایتالیا شد.
ایتالو کالوینو در 1947 با نوشتن پایان نامهای دربارة جوزف کنراد در شته ادبیاتِ تطبیقی فارغالتحصیل شد. در آن سالها با الیوویتورینی و ناتالیا گینز بورگ آشنا شد. این دو بعدها در زمرة بهترین و نزدیکترین دوستان کالوینو درآمدند.
مرگِ ویتورینی که از بهترین مترجمان و رماننویسان ادبیات قرن 20 ایتالیا میباشد و همچنین خالق 2 رمان معروف و مهمِ "گفتگو در سیسیل" و "میخک سرخ" است در سپتامبر 1966 تأثیر ژرفی بر روحیات کالوینو گذاشت.
ایتالو کالوینو در دهه 1960 به زادگاهش کوبا رفت و در سفری کوتاه در هاوانا با ارنستو چهگوارا دیدار کرد.
نویسنده نامدار ایتالیایی در پایان دهه 1960 به همراه ویتورینی نشریة معتبر (منابو) را منتشر کرد و عضویت در کارگاه داستاننویسی (اولیپو) را پذیرفت و از این طریق با رمون کنو نیز دوستی و آشنایی پیدا کرد.
کالوینو از پایان همین دهه (60 میلادی) با حفظ سبک اصلی و طنز خاص خود روی به ادبیات علمی ـ تخیلی و فانتزی آورد داستان هایی چون مارکووالدو، کمدیهای کیهانی و شهرهای نامریی را نوشت.
کالوینو در طول حیات ادبی خود در ژانرهای گوناگونی قلم زده است، داستان کوتاه، رمان، مقاله و رساله علمی و ادبی نوشته و تحقیقات فراوانی کرده است مشخصه بارزِ نوشتههای او از هر سنخی که باشد "کالوینویی" بودن آنهاست چرا که سبک و سیاق خاص او در تمامی آثارش به چشم میخورد.
کالوینو نویسندهای مبدع و نوآور است. خلاقیت او در قصهنویسی از موضوع داستان تا طرح و چگونگی پرداخت آن اعجابآور است. رولان بارت او را با بورخس به دو خط موازی تشبیه کرده و از کالوینو به عنوان نویسنده پُست مدرن نام میبرد. کالوینو نویسندهای است که جایی چنان روشن همهچیز را به طنز میگیرد و جایی جهانی خلق میکند. سراسر ابهام و رمز و راز و از این رو بر غنای داستان میافزاید.