عصر بی گناهی
داستان حیرت انگیز ادیت وارتون درباره ی آرزوها و خیانت ها در دوران طلایی و پرزرق و برق نیویورک است و زمانی را به تصویر میکشد که مردم جامعه از رسوایی، بیشتر از بیماری کشندهی دیگر، میترسیدند. نیولند آرچر، مردی است که خود را برای ازدواج با دختری زیبا اما سنتی به نام می ولاند آماده میکند. ولی زمانی که زنی اشرافی و اسرارآمیز به نام الن اولنسکا پس از پشت سر گذاشتن ازدواجی کابوس وار به نیویورک بازمی گردد، آرچر، عاشق و دلباختهی او می شود. آرچر که بین عقل و احساس گیر افتاده، باید تصمیمی بگیرد که هم می تواند به زندگیاش معنا بخشد و هم به شکل بیرحمانه ای آن را نابود سازد.