نظریه سیاست بین الملل
کتاب نظریهی سیاست بینالملل در اواخر دههی ۱۹۷۰ منتشر شد، درست زمانی که نشانههای ضعف و فتور اتحاد جماهیر شوروی بسیاری از اهل نظر را به این باور رسانده بود که جهان دوقطبی به پایان رسیده است، و البته بعضی با استناد به عواملی مانند تسلیحات هستهای و توانایی ضربهی اول و ضربهی دوم اتحاد شوروی، آن را همچنان پابرجا میدانستند. کنت والتس با رویکردی سیستمی به سیاست بینالملل میپردازد و نشان میدهد که چرا نه باور دستهی نخست درست است و نه حتی باور دستهی دوم؛ هر دو فاقد تعریف دوقطبیاند. والتس سیاست بینالملل را بهمثابهی سیستمی آنارشیک تعریف میکند و نظریهی سیاست بینالملل او تعریف ثبات ساختاری این سیستم آنارشیک است. نظریهی والتس به جهان دوقطبی محدود نیست. او سیاست بینالملل را نهفقط در دورهی پس از جنگ جهانی دوم، که در طول سه قرن گذشته رصد میکند و ثبات ساختاری این سیستم آنارشیک را براساس توزیع سیستمی توانمندیها شرح میدهد. او براساس این تعریف نشان میدهد که پس از جنگ جهانی دوم ثبات ساختاری چندقطبی سیستم سیاست بینالملل بر هم خورده و ثبات ساختاری دوقطبی شکل گرفته که تا اواخر دههی ۱۹۷۰ نیز تداوم یافته است. نظریهی والتس به پیش و پس از جنگ جهانی دوم یا فروپاشی شوروی محدود نیست. ثبات ساختاری سیستم آنارشیک سیاست بینالملل امروز هم قابل تعریف است. عجیب است که از مواضعی مثل لیبرالیسم به والتس ایراد میگیرند که اقتصاد و تجارت و نهادهای بینالمللی و... را نادیده گرفته است یا او را همراه کسانی دیگر رئالیست مینامند؛ والتس از توانمندیها حرف میزند، آن هم با رویکردی سیستمی.