از غربت، با عشق
آن چه میخوانید نامههای نقاش مشهور معاصر، هانیبال الخاص، به شاعر نام آشنا، م. آزاد (محمود مشرف آزاد تهرانی) است. از شواهد امر چنین بر میآید که نامهنگاری بین این دو چهرهٔ شناخته شدهٔ هنر و ادب معاصر، حدود یک دهه ادامه داشته است؛ اما با تأسف آن چه در اختیار ماست، بیشتر مربوط به سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۶ است. البته لازم به ذکر است که از سال ۱۹۶۷ نیز تک و توک نامههایی وجود دارد. دربارهٔ اهمیت این نامهها و علت انتشار آنها، باید به چند نکته اشاره کنیم: نخست این که در این نامهها، عمق ارتباط بین این دو چهرهٔ مهم ادب و هنر سرزمینمان روشن میشود. رابطهای که بیشباهت به رابطه شمس و مولانا نیست. در اغلب این نامهها، شیفتگی هانیبال الخاص به م. آزاد به روشنی دیده میشود. حتی گاهی خود الخاص به رابطهٔ شمس و مولانا اشاره میکند: «…من هر چه به گذشته بیشتر فکر میکنم و به خصوص آن زمان کوتاه، که عمری بود و زندگی و به قول تو آن راه رفتنها در حاشیههای آن سرزمین، محبتام به تو بیشتر میشود. البته سخت است، ابراز این نوع حرفها که به معاشقه میماند؛ ولی این حرفها حتی مولوی و شمسبازی نیست. دوستی خالص و الخاص است و من هر چه فکر میکنم که زندگی جز لذت این همدمیها و همنفسیها نیست و مرگ جز غم از دست دادن آنان. و هر وقت این حرفها را گفتیم، خجالتی بود و فلسفهبازی، برای جبران آن خجالت و بله و نه خیر (!)»