مسافر شبانه
دينتو صدها قفس ساخت، اما حتی يك قناری توی آنها نگذاشت. بايد دليلی برای اين كار وجود داشته باشد. شايد دينتو يك قناری بود كه خودش تنهايی خانهاش را میساخت. شايد ديدگاه و فلسفهی خاص خودش را داشت و چون نه حرف میزد و نه مینوشت، آن را با دستهاش میآفريد. شايد دينتو در اتاق نشيمن، روبهروی پسرش، عقيدهای را كه دربارهی دنيا داشت، میساخت. در دنيای دينتو، صنعتگر راديكال، مدام قفسهايی ساخته میشدند، اما كار اصلی خالی نگه داشتن آنها بود. اگر اينطور باشد، دينتو قناری نبود؛