بودن، آسان نیست

مجموعه شعر «بودن، آسان نیست» سروده‌ی «ولادیمیر هولان» شاعر اهل چک را «علیرضا حسنی» به فارسی برگردانده است. ترس، انزوا، رنج، مرگ و... از جمله درون‌مایه‌هایی است که در شعرهای او تکرار شده است. ترجمه‌ی این مجموعه از ترجمه انگلیسی‌اش، به فارسی انجام شده است. در یادداشت آغاز کتاب آمده است: «شعرهای این کتاب طبق زمان انتشارشان به همان ترتیب چاپ‌شان در کتاب اصلی، درج شده‌اند. به دوره‌هایی که شعرها سروده شده‌اند در پاورقی‌های کتاب اشاره شده است. شعرها طوری انتخاب شده‌اند که تا حد ممکن بتوانند کارهای هولان در دهه های چهل و پنجاه میلادی را بازبنمایند.» شعرهای این کتاب از «مجموعه شعر بدون عنوان» در سال ۱۹۳۶، مجموعه شعر «پیشروی» چاپ شده در سال ۱۹۶۴، مجموعه شعر «گفتگوی سه طرفه» چاپ شده در سال ۱۹۶۴، شعر بلند «شبی با هملت»، مجموعه شعر «درد» چاپ شده در سال ۱۹۶۵، مجموعه شعر «در آخرین نفس» در سال ۱۹۶۷ و شعرهای چاپ شده در مطبوعات انتخاب شده‌اند. شعر «صنوبر» از این مجموعه را میخوانیم: «چه زیباست آن صنوبر پیر/ بر تپه‌ی کودکی‌ات/ که امروز دیدارش را تازه کردی/ پای نجوایش مردگانت را به یاد می‌آوری/ و از خود می‌پرسی کی نوبتت خواهد شد/ پای نجوایش احساس می‌کنی/ انگار که آخرین کتابت را نوشته‌ای/ و حالا فقط باید ساکت باشی و اشک بریزی/ تا کلمه‌ها رشد کنند/ چه زندگی‌ای داشته‌ای؟ شناخته را به خاطر ناشناخته ترک کردی/ و سرنوشتت؟ فقط یک‌بار به روی تو خندید/ و تو آن‌جا نبودی» کتاب حاضر را نشر «چشمه» در مجموعه‌ی «شعر جهان» منتشر کرده است.
8 /10
8

بودن، آسان نیست

مجموعه شعر «بودن، آسان نیست» سروده‌ی «ولادیمیر هولان» شاعر اهل چک را «علیرضا حسنی» به فارسی برگردانده است. ترس، انزوا، رنج، مرگ و... از جمله درون‌مایه‌هایی است که در شعرهای او تکرار شده است. ترجمه‌ی این مجموعه از ترجمه انگلیسی‌اش، به فارسی انجام شده است. در یادداشت آغاز کتاب آمده است: «شعرهای این کتاب طبق زمان انتشارشان به همان ترتیب چاپ‌شان در کتاب اصلی، درج شده‌اند. به دوره‌هایی که شعرها سروده شده‌اند در پاورقی‌های کتاب اشاره شده است. شعرها طوری انتخاب شده‌اند که تا حد ممکن بتوانند کارهای هولان در دهه های چهل و پنجاه میلادی را بازبنمایند.» شعرهای این کتاب از «مجموعه شعر بدون عنوان» در سال ۱۹۳۶، مجموعه شعر «پیشروی» چاپ شده در سال ۱۹۶۴، مجموعه شعر «گفتگوی سه طرفه» چاپ شده در سال ۱۹۶۴، شعر بلند «شبی با هملت»، مجموعه شعر «درد» چاپ شده در سال ۱۹۶۵، مجموعه شعر «در آخرین نفس» در سال ۱۹۶۷ و شعرهای چاپ شده در مطبوعات انتخاب شده‌اند. شعر «صنوبر» از این مجموعه را میخوانیم: «چه زیباست آن صنوبر پیر/ بر تپه‌ی کودکی‌ات/ که امروز دیدارش را تازه کردی/ پای نجوایش مردگانت را به یاد می‌آوری/ و از خود می‌پرسی کی نوبتت خواهد شد/ پای نجوایش احساس می‌کنی/ انگار که آخرین کتابت را نوشته‌ای/ و حالا فقط باید ساکت باشی و اشک بریزی/ تا کلمه‌ها رشد کنند/ چه زندگی‌ای داشته‌ای؟ شناخته را به خاطر ناشناخته ترک کردی/ و سرنوشتت؟ فقط یک‌بار به روی تو خندید/ و تو آن‌جا نبودی» کتاب حاضر را نشر «چشمه» در مجموعه‌ی «شعر جهان» منتشر کرده است.

ولادیمیر هولان



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی