محدودهٔ مرگ

"وقتی الی زنی آشفته‌حال و گریان را کنار رودخانه می‌بیند که تهدیدکنان می‌خواهد کتابی را توی آب بیندازد، فکر نمی‌کند و فقط عمل می‌کند... او کتاب را از دست زن می‌قاپد و پا به فرار می‌گذارد. وقتی شروع می‌کند به خواندن، کم‌کم غرق داستان وهم‌آلود کتاب می‌شود، داستانی که صدها سال پیش، در مزرعه‌ای اتفاق می‌افتد و ماجرای یک دختر و دو پسر است که به او علاقه‌مند هستند و البته معامله‌ای عجیب با مرد همیشه خندان، شبحی خبیث که عمیق‌ترین آرزویت را برآورده می‌کند، آن هم فقط به شرط پرداختن بهایی سنگین."
4 /10
4

محدودهٔ مرگ

"وقتی الی زنی آشفته‌حال و گریان را کنار رودخانه می‌بیند که تهدیدکنان می‌خواهد کتابی را توی آب بیندازد، فکر نمی‌کند و فقط عمل می‌کند... او کتاب را از دست زن می‌قاپد و پا به فرار می‌گذارد. وقتی شروع می‌کند به خواندن، کم‌کم غرق داستان وهم‌آلود کتاب می‌شود، داستانی که صدها سال پیش، در مزرعه‌ای اتفاق می‌افتد و ماجرای یک دختر و دو پسر است که به او علاقه‌مند هستند و البته معامله‌ای عجیب با مرد همیشه خندان، شبحی خبیث که عمیق‌ترین آرزویت را برآورده می‌کند، آن هم فقط به شرط پرداختن بهایی سنگین."

کاترین آردن



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی