خانه گرد

در یکی از روزهای بهار سال 1988، به زنی در ملک شخصی اش در ایالت داکوتای شمالی حمله می شود. جزئیات کمی از روند ارتکاب این جنایت در دسترس است چرا که جرالدین کوتس دچار شوک شده و مایل نیست این خاطره را برای پلیس، همسرش بازیل و یا پسر سیزده ساله اش، جو، تعریف کند. در طول یک روز، زندگی جو به شکل غیرقابل جبرانی تغییر می یابد. او تلاش می کند تا حال مادرش را بهبود بخشد اما جرالدین حاضر به ترک تختش نیست و انگار به پرتگاهی از انزوا و تنهایی افتاده است. جو که به شکل فزاینده ای احساس تنهایی می کند، خود را مجبور به ورود به دنیای بزرگترها می یابد؛ دنیایی که هنوز برای آن، آمادگی لازم را ندارد. درحالی که پدرش، که قاضی است، تلاش می کند تا عدالت را در وضعیتی سخت و بغرنج اجرا کند، جو از تحقیقات رسمی ناامید شده و تصمیم می گیرد تا به همراه دوستان قابل اعتمادش، کپی، زک و انگوس، جواب های خود را پیدا کند. این تصمیم، ابتدا آن ها را به خانه ی گرد، مکانی مقدس برای عبادت اوجیب وه، می کشاند. اما این تازه آغاز ماجراست.
7 /10
7

خانه گرد

در یکی از روزهای بهار سال 1988، به زنی در ملک شخصی اش در ایالت داکوتای شمالی حمله می شود. جزئیات کمی از روند ارتکاب این جنایت در دسترس است چرا که جرالدین کوتس دچار شوک شده و مایل نیست این خاطره را برای پلیس، همسرش بازیل و یا پسر سیزده ساله اش، جو، تعریف کند. در طول یک روز، زندگی جو به شکل غیرقابل جبرانی تغییر می یابد. او تلاش می کند تا حال مادرش را بهبود بخشد اما جرالدین حاضر به ترک تختش نیست و انگار به پرتگاهی از انزوا و تنهایی افتاده است. جو که به شکل فزاینده ای احساس تنهایی می کند، خود را مجبور به ورود به دنیای بزرگترها می یابد؛ دنیایی که هنوز برای آن، آمادگی لازم را ندارد. درحالی که پدرش، که قاضی است، تلاش می کند تا عدالت را در وضعیتی سخت و بغرنج اجرا کند، جو از تحقیقات رسمی ناامید شده و تصمیم می گیرد تا به همراه دوستان قابل اعتمادش، کپی، زک و انگوس، جواب های خود را پیدا کند. این تصمیم، ابتدا آن ها را به خانه ی گرد، مکانی مقدس برای عبادت اوجیب وه، می کشاند. اما این تازه آغاز ماجراست.

لوییز اردریچ



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

از همین ناشر

از همین نویسنده

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی