عقب گرد یک پیاده ی شطرنج
عقب‌گرد یک پياده‌ی شطرنج اثری است پر نفس كه درش تقابل يك افسر عجيب اداره‌ی آگاهی با جهانی شرزده روايت می‌شود. غلامرضا معصومی نويسنده‌ی جوان اين كتاب شخصيتی ساخته است كه در ادبيات ايران نمونه‌ی پخته‌ی آن كمتر وجود داشته است. پليسی خسته و كمی خشن كه در مرور پرونده‌های خود روايت‌های تاثيرگذاری رقم می‌زند و كشف‌شان می‌كند. اثر با ورود او به بند زندانی‌هايی آغاز می‌شود كه برخی‌شان را خود او به آن‌جا فرستاده. او می‌خواهد ناشناس باشد و در كسوت يك لوله‌كش عادی... قهرمان اين اثر در اين فرايند درگير فلاش‌بكی طولانی می‌شود و می‌رود به شهری دور افتاده و مرموز كه در آن‌جا خدمت كرده است و ماجراهايی را بازگو می‌كند كه در هر كدام‌شان شخصيت‌های پيش پا افتاده و زمين‌خورده قرار است نقش خود را بازی كنند. داستان معصومی پر كشش است و ضرب‌آهنگ تندی دارد. او از آدم‌هايی نوشته كه هميشه در حاشيه بوده‌اند، از سربازهای پياده‌ای كه حالا می‌خواهند نقش خود را با قدرتی مضاعف بازی كنند و پيش بروند. قهرمان معصومی در اين فرآيند متبلور می‌شود و چهره‌ای می‌سازد كه درش جايی برای سانتی‌مانتاليسم و فرار از رئاليسم پر جان جهان نيست... ؛