در پانسیون اعیان
ادبیات داستانی قرن نوزده روسیه، آینهی نمام نمای جامعه بود که تمام جنبههای زندگی روسی – روستائیان، نجیب زادگان، کودکان، بینوایان و ... را منعکس میکرد. نویسندگان داستانهای این کتاب از خلال فقر و، احتیاج، ناحقی، درد و رنج و بیعدالتی، جنبههای روشن زندگی مانند": محبت و حقیقت را نشان میدهند. داستان در پانسیون اعیان داستایفسکی، حکایت مهربانی و نامهربانی است؛ داستان آنتون چخوف، کاشتانکا، روایتی است از وفاداری؛ یملیای شکارچی سیبیریاک داستان عشق و محبت است؛ در اسیر قفقاز تولستوی عشق و همدردی و غمخواری میجوشد و ... نویسندگان این داستانها مدتهاست که دیگر حضور ندارند، اما هنگام نوشتن داستانهایشان نه تنها بدیها و جنبههای منفی زندگی خود را کتمان نکردند، خوبیها و جنبههای مثبت زندگی را نیز به فراموشی نسپردند، زیرا در غیر این صورت ممکن نبود زندگی کرد و نفس کشید و فکر کرد.