خاطرات

می‌خواستم به پدربزرگم بگویم که دوستش دارم ولی نمی‌توانستم. اغلب در بیان احساسات و کلماتی که می‌خواستم بگویم ضعیف بودم. هرگز قادر نخواهم بود به عقب برگردم. غیر از حالا که شاید با نوشتن می‌توانم به او ابراز علاقه کنم. دیوید فوئنکینوس در داستانی که با ظرافت، شوخ‌طبعی و با روش‌های ساده و شاعرانه تعریف می‌کند، ما را به اندیشیدن در مورد پیری، خانه سالمندان، سختی ارتباط با والدین، عشق زناشویی و لذت رویارویی با ماجراجویی دعوت می‌نماید. او نویسنده سیزده رمان از جمله شارلوت، جدایی‌های ما، خاطرات، لطافت و … و یک نمایشنامه به نام مجردهاست. کتاب‌های او تاکنون به زبان‌های بسیاری ترجمه شده‌اند و ترجمه فارسی آثار او را برای اولین بار از این مترجم می‌خوانید.
5 /10
5

خاطرات

می‌خواستم به پدربزرگم بگویم که دوستش دارم ولی نمی‌توانستم. اغلب در بیان احساسات و کلماتی که می‌خواستم بگویم ضعیف بودم. هرگز قادر نخواهم بود به عقب برگردم. غیر از حالا که شاید با نوشتن می‌توانم به او ابراز علاقه کنم. دیوید فوئنکینوس در داستانی که با ظرافت، شوخ‌طبعی و با روش‌های ساده و شاعرانه تعریف می‌کند، ما را به اندیشیدن در مورد پیری، خانه سالمندان، سختی ارتباط با والدین، عشق زناشویی و لذت رویارویی با ماجراجویی دعوت می‌نماید. او نویسنده سیزده رمان از جمله شارلوت، جدایی‌های ما، خاطرات، لطافت و … و یک نمایشنامه به نام مجردهاست. کتاب‌های او تاکنون به زبان‌های بسیاری ترجمه شده‌اند و ترجمه فارسی آثار او را برای اولین بار از این مترجم می‌خوانید.

دیوید فوئنکینوس



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

از همین نویسنده

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی