آسمان خیس
نمیدانم چه وقت بود كه دوباره دام دام دارام شروع شد. صدايش از دورها میآمد، انگار سوت اخطار يك كشتی فضايی، آهسته و نامفهوم. بعد كم كم نزديك شد، بلندتر، تا بالاخره همهی صداها را طوری پوشاند كه به نظرم رسيد حركات من و كنستانتره كاملا بیصدا بود. فقط دام دام دارام شنيده میشد- تا اين كه يك دفعه قطع شد و آرام و ساكت. مثل خود ما. داستانهای آلمانی امروز مثل تابلویی مدرنيستی تركيبی است از رنگها و احساسهای تند، همدلیهای عميق با روحهای آزرده و خاكستریهای روابط سرد و تنهايی هميشگی جوامع معاصر. اين پنج نويسنده، اشتام، هرمان، شولتسه، شلينک و آزدامار، هم گرايشهای امروز ادبيات آلمانی را نشان میدهند و هم نمايندهی طبقههای مختلف جامعه آلمان هستند.