زندگی خانم کاتیوشا ب و همکاران تمام فلزی اش
کاتیوشا ب زنی است تحصیل کرده، به زعم ادارهی نظارت بر زیبایی نه چندان زیبا و کارمند ارشد ادارهی موشهای کور بدن او ترکیبی است از اسلحهی سنگین کاتیوشا هفتاد و دو لانچری و انسان زندگی کاتیوشا شبیه همهی دیگر شهروندان درجهی یک شهر اسلحههاست، جز اینکه او در ذهن رازی پنهان دارد، رازی مخوف و از منظر اسلحهها مستحق مرگ راز او خواندن کتاب در شهری است که کتابخانهاش جز صد کتاب تایید شده کتاب دیگری ندارد، کتابهایی که کاتیوشا ب میخواند، همانها هستند که در حین کار در ادارهی موشهای کور نجات میدهد از همین طریق، خواندن و تامل کردن، او به تدریج دوستانی مییابد که دور از شهر خاکستری پر از خشونت، در دنیایی رنگین و پویا، زیر زمین و در اعماق رودخانه زندگی میکنند