آلیس در سرزمین عجایب
"آنچه این نسخه از کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» را متمایز میکند، تصویرسازیهای رالف استدمن و ترجمۀ حسین شهرابی است. استدمن در پسگفتار کتاب مینویسد: «اولین بار که سال 1967 کتاب را برداشتم و خواندم، خیلی به نظرم آشنا آمد. آنموقع خیال میکردم بار اولم است، ولی برای شما پیش نیامده که حسِ غریبی بهسراغتان بیاید و خیال کنید این چیزی که میخوانید یا میبینید برایتان آشناست؟ قبلاً توی ذهنتان بوده؟ یک چیزی ذهنتان را قلقلک میدهد و آشنا به نظر میآید، مثل رفیقی قدیمی. تمام ایدههای خوب همینطورند. توضیح آنچه تصاویر میخواهند بگویند در قالب کلمات دشوار است و، از این رو، نمیشود گفت توضیحات من دقیقاً همان چیزیاند که در ذهنم میپروراندهام، چون این توضیحات سایههایی از معنا به حرفم اضافه میکنند، حال آنکه در اصل فاقد آن سایهها بودهاند.» حسین شهرابی هم در پسگفتار مترجم مینویسد: «...تصمیم گرفتم ترجمهای کنم با این مشخصات: 1. لحن قصه کودکانه بماند. 2. حواسم باشد کجای کتاب طنزِ کودکانه دارد. 3. حواسم باشد قصه لایههای دیگری هم دارد. 4. (مهمترین مسئله) هم پیچیدگیهای ادبیاش را دربیاورم و هم کنایههای فرامتنیاش را بهنحوی بازسازی کنم که در فارسی هم معنادار شوند. آیا از پس این کار برآمدم؟ آیا بازترجمهام طوری هست که وجود خود را توجیه کند؟ خوانندهها بهترین داوراناند. اما تا آنجا که به خودم مربوط است، کماکان ناراحتم که شهامت نداشتم سراغ بازترجمۀ خوشخیالانۀ آرمانیام بروم. آرمانگرای درونِ من احساس میکند شکست خورده و گاهی میگوید کاش این کتاب را فعلاً ترجمه نمیکردم. اما اعتراف میکنم از ذرهذرهاش لذت بردم _ چه از شکستهایم، چه از پیروزیهای احتمالیام.»"