داستان های کرونوپیوها و فاماها

کتاب داستان های کرونوپیوها و فاماها نمی دانم نگاه کن چه وحشتناک باران می بارد. مدام باران می بارد آن بیرون سنگین و خاکستری رنگ. این جا باران با قطرات درشت، سختو دلمه بسته اش بر روی بالکن می خورد و به سان ضربات سیلی قطره ها بنگ صدا می کنند و یکی پس از دیگری در هم می شکنند چه ملال آور.
3 /10
3

داستان های کرونوپیوها و فاماها

کتاب داستان های کرونوپیوها و فاماها نمی دانم نگاه کن چه وحشتناک باران می بارد. مدام باران می بارد آن بیرون سنگین و خاکستری رنگ. این جا باران با قطرات درشت، سختو دلمه بسته اش بر روی بالکن می خورد و به سان ضربات سیلی قطره ها بنگ صدا می کنند و یکی پس از دیگری در هم می شکنند چه ملال آور.

خولیو کورتاسار



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی