آفتابگردان در زمستان

لیلی صبح یک روز سرد زمستانی کنار جاده‌ای از خواب بیدار می‌شود. نمی‌داند چطور از آنجا سر‌درآورده. وقتی ماشین پلیس از راه می‌رسد و لیلی جسد خود را آنجا می‌بیند، تازه می‌فهمد که در واقع مرده است؛ ولی هرچقدر خود را به آب و آتش می‌زند، کسی او را نمی‌بیند و صدایش را نمی‌شنود. باید چه کار کند؟ و بعد فرصتی به دست می‌آورد که فقط یک بار در مرگ نصیب آدم می‌شود. لیلی با این فرصت چه کار خواهد کرد؟ رمانی تاثیرگذار، خنده‌دار و در عین حال به شدت غم‌‌انگیز از نویسنده‌ای تازه‌کار و با استعداد؛
5 /10
5

آفتابگردان در زمستان

لیلی صبح یک روز سرد زمستانی کنار جاده‌ای از خواب بیدار می‌شود. نمی‌داند چطور از آنجا سر‌درآورده. وقتی ماشین پلیس از راه می‌رسد و لیلی جسد خود را آنجا می‌بیند، تازه می‌فهمد که در واقع مرده است؛ ولی هرچقدر خود را به آب و آتش می‌زند، کسی او را نمی‌بیند و صدایش را نمی‌شنود. باید چه کار کند؟ و بعد فرصتی به دست می‌آورد که فقط یک بار در مرگ نصیب آدم می‌شود. لیلی با این فرصت چه کار خواهد کرد؟ رمانی تاثیرگذار، خنده‌دار و در عین حال به شدت غم‌‌انگیز از نویسنده‌ای تازه‌کار و با استعداد؛

فیلیدا شریمپتون



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

از همین نویسنده

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی