واندر ومن
"او به یکی از بزرگترین قهرمانان جهان تبدیل خواهد شد: به زن شگفتانگیزاما در آغاز، فقط دایاناست شاهدخت آمازونها که نبردش بهتازگی آغاز شده استدایانا در آرزوی اثبات خود به خواهران افسانهای و مبارزش است اما وقتی بالاخره فرصت طلایی به دست میآید، به بخت خود در کسب شکوه و افتخار پشت پا میزند و برای نجات یک فانی صِرف، قانون آمازونها را میشکند و خطر تبعید شدنِ خویش را به جان میخرد از بخت بد، آلیا دختری عادی نیست و امکان دارد دایانا با همین اقدام دلاورانه جهان را به فنا محکوم کرده باشدآلیا فقط میخواست از دست برادر زیادی مراقب خود فرار کند و دورهای را روی دریا بگذراند اصلاً روحش هم خبر ندارد کسانی در تعقیبش هستند با انفجار بمبی در کشتی، دختری مرموز با قدرت بدنی فوقالعاده نجاتش میدهد و مجبورش میکند با حقیقتی وحشتناک روبهرو شود: آلیا جنگآفرین است؛ از نوادگان هلنِ رسوا و بدنام تروآ که بنابر سرنوشت، دورانی از رنج و خونریزی را بر دوش خود یدک میکشددایانا و آلیا، در کنار هم با ارتشی از دشمنان مواجه خواهند شد؛ دشمنانی فانی و جاودان که بهسختی میکوشند جنگآفرین را نابود کنند یا به تسخیر خود درآورند اگر دایانا و آلیا کوچکترین امیدی به نجات جهانهای خویش دارند، باید دوشادوش هم و خلاف جریانِ موج سهمگین جنگ بایستند"