هفده تناقض و پایان سرمایه داری
اگر بخواهیم در این دوران سترون فکری از وقفه ی کنونی در تفکر سیاست ها و اصول سیاسی-اقتصادی رها روشن است که به چیزی متفاوت در زمینه ی شیوه های تحقیق و برداشت های ذهنی نیاز خواهیم داشت. هرچه باشد، موتور اقتصادی سرمایه داری بی شک دچار گرفتاری های فراوان است؛ پت پت کنان و با این احتمال که هردم از کار بازماند به حرکت ادامه می دهد، یا این جا و آن جا بی هیچ اخطاری می پکد و نیازمند تعمیر اساسی می شود. در میان امید به یک زنده گی سرشار از نعمت و فراوانی برای همگان در ادامه ی را، نشانه های بسیاری از خطر در پس هر پیچ به چشم می خورد. به نظر نمی رسد کسی توانایی درک روشن این نکته را داشته باشد که سرمایه داری چه گونه گرفتار چنین اوضاع نا به سامانی شده است چه برسد به این که به چرائی آن فکر کند. اوضاع اما همیشه چنین بوده است. چنان که مارکس زمانی بیان داشت، بحران های جهانی همیشه (تراکم واقعی و انطباق اجباری همه ی تناقض های اقتصاد بورژوائی) بوده اند. حل کردن آن تناقض ها باید چیزهای زیادی را درباره ی مسائل اقتصادی یی که از چنین گریبان گیر ما شده اند آشکار سازد. این کار بی شک ارزش کوششی همه جانبه را دارد. هم چنین به نظر می رسید که تبیین اجمالی پی آمدهای احتمالی و نتایج سیاسی ممکن ناشی از کاربرد این شیوه ی مشخص تفکر در جهت درک اقتصاد سیاسی سرمایه داری امری درست باشد. این نتایج ممکن است در نگاه نخست محتمل به نظر نیایند، چه رسد به این که عملی باشند یا از نظر سیاسی خوش آیند. ولی مطرح کردن بدیل ها، هرچند بیگانه به نظر آیند، و به کار گرفتن شان در صورت لزوم، اگر شرایط حکم کند، امری حیاتی است. از این راه می توان پنجره یی گشود به سوی حیطه ی کاملی از امکانات دست نخورده و در نظر گرفته نشده. ما نیازمند یک تریبون آزاد هستیم- چیزی هم چون یک هم آیش جهانی- که بررسی کند سرمایه کجا قرار دارد، کجا ممکن است برود، و در مورد آن چه باید کرد. امید من این است که این کتاب کوتاه ادای سهمی به این بحث باشد.