وداع با اسلحه
ارنست همینگوی در سال 1918 به جنگی با هدف پایان بخشیدن به همه ی جنگ ها رفت. او به صورت داوطلبانه به نیروهای آمبولانس در ایتالیا پیوست، مجروح شد و دو بار مدال افتخار دریافت کرد. ثمره ی این تجربه ی جنگی همینگوی، رمان وداع با اسلحه است. توصیفات او از جنگ فراموش نشدنی است: ترس، همدلی، رشادت و مردان و زنانی باایمان و ثابت قدم در ایتالیا. اما رمان وداع با اسلحه، فقط یک رمان جنگی نیست و نویسنده ی اثر، یک داستان عاشقانه ی عمیق و پرشور و حرارت را نیز در آن به مخاطب ارائه می کند. رمان وداع با اسلحه، داستان رابطه ی عاشقانه ی مهاجری آمریکایی به نام هنری و کاترین بارکلی است و در پشت پرده ی آن، ماجراهایی از جنگ جهانی اول، سربازانی بدگمان و ناامید و آوارگی مردم بی گناه نیز به چشم می خورد. انتشار رمان وداع با اسلحه، جایگاه همینگوی را به عنوان یک نویسنده ی مدرن آمریکایی در دنیای ادبیات تثبیت کرد. رمان وداع با اسلحه، اولین کتاب پرفروش این نویسنده ی آمریکایی بوده و مایکل ریلوندز، زندگی نامه نویس مشهور، درباره ی آن گفته است: «برترین رمان آمریکایی بیرون آمده از دل فاجعه ی جنگ جهانی اول.»
ارنست همینگوی
ارنِست میلر هِمینگوی متولد ۲۱ ژوئیه ۱۸۹۹ و درگذشته ۲ ژوئیه ۱۹۶۱ از نویسندگان برجسته معاصر ایالات متحده آمریکا و برنده جایزه نوبل ادبیات است. او از پایهگذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به وقایعنگاری ادبی شناخته میشود.
قدرت بیان و زبردستی همینگوی در توصیف شخصیتهای داستانی به گونه ای بود که او را پدر ادبیات مدرن لقب دادهاند.
پدرش پزشک و مادرش خانه دار و سفت و سخت پابند مذهب بود. ارنست میان شش فرزند دومین پسر خانواده بود. او در مورد زندگی نامه اش چنین می گوید:
به طور کلی پدر و مادرم با هم هیچ توافق اخلاقی نداشتند و از این لحاظ کل خانواده و به خصوص من دچار گرفتاری و ناراحتی بودیم.