دختر کشیش
قلم اورول در توصیف واقعیتهای زندگی مردم فقرزدهی انگلیس به حدی قدرتمند است که خواننده خود را ناظر و حتی در کنار قهرمان داستان حس میکند. او خواننده را آن قدر آسان به هدف فلسفی که دارد رهنمون میسازد که شخص ابدا احساس نمیکند در پیچ و خم گفتارهای فلسفی او گرفتار شده و از گسترهی ناهموار فلسفهی او عبور کرده است بلکه به ناگاه خود را با واقعیتهایی که نویسنده قصد بیان آنها را دارد رویارو میبیند. یک چنین توانایی را صرفا از نویسندهای چون جورج اورول میتوان انتظار داشت؛
جورج اورول
اریک آرتور بلر با نامِ مستعار جُرج اوروِل متولد ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ – درگذشته در ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰ داستاننویس، روزنامهنگار، منتقدِ ادبی و شاعرِ انگلیسی بود. او را بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروشش مزرعه حیوانات که در سال ۱۹۴۵ میلادی منتشر شد و در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی به شهرت رسید و نیز رمان ۱۹۸۴ میشناسند. این دو کتاب بر روی هم بیش از هر دو کتابِ دیگری از یک نویسنده قرن بیستمی، فروش داشتهاند. او همچنین با نقدهای پرشماری که بر کتابها مینوشت، بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن شناخته میشود.