پیاده
خدمت سربازی برای همه پسرها رنگ و بویی از ترس و در عین حال اشتیاق پنهانی دارد. ترس به خاطر ندانستههاست. اما دوری از خانواده، تنهاییها، نظمهای پادگانی و حتی یافتن خانوادهای نو به عظمت یک گردان، خود تبدیل به رنجهایی میشوند که البته بیلذت هم نیستند. رنجها پس از سالها تبدیل به خاطراتی شگرف میشوند که در مهمانیها و جمعهای دوستانه بخشی از زندگی را پر میکنند و به آن معنا میدهند. رنجها عجیب در خاطر میمانند. حمید بابایی با روزنامهها و مجلات متعددی در مقام منتقد ادبی همکاری داشته و حالا نخستین رمانش، روایتگر دورهای از خدمت سربازیست که با رنگ و بوی تخیل و وهم در هم آمیخته شده است