بلای کبوترها
بلای کبوترها روایت زندگی چند نسل از سرخپوستانی است که در اردوگاه در داکوتا زندگی میکنند. آنها همهچیز را غیر از خاطرات گذشته از دست دادهاند. تراژدی چنان بر طبل خود میکوبد که بسیاری راهی غیر از پناهبردن به طنز و شوخی ندارند. جامعه سفید و مذهب مسیحیت غالب است و سرخپوستان برای حفظ هویت قومی خود تلاش میکنند. کشیشان و مبلغان مسیحی میکوشند قدیمیترهارا از باورهای قومیشان جدا کنند و مسیحیت را در میان آنها ترویج کنند. سرخپوستان مقاومت میکنند و گاهی به جد و گاهی به طنز حرفهای کشیشان را به چالش میکشند