جنگ، چهره ی زنانه ندارد
سوتلانا الکسيويچ (1948) اولين نويسندهی تاريخ است که به خاطرِ نوشتههايش در ژانر مستندنگاری جايزهی ادبی نوبل را از آن خود کرد. «جنگ چهرهی زنانه ندارد» روايتِ پُرفرازونشيب اين مستندنگارِ بلاروسي است از روزگار و خاطراتِ زنانی که در ارتشِ اتحاد جماهير شوروی در جنگ جهانی دوم جنگيدند و حالا بعد از سالها از کابوسها، تنهايی و هولهایشان میگويند. او چندصد نفر از اين زنان را میيابد و با تمامشان حرف میزند. از هر قشری هستند؛ پرستار، تکتيرانداز، خلبان، رختشور، پارتيزان، بیسيمچی و... و خاطرات تکاندهندهاند... زنانی که پوتين پوشيدند و در ترکيبِ خاک و خون و ترس زنده ماندند... الکسيويچ با تدوين اين آدمها کنارِ هم کليتی میسازد متناقض و شورانگيز، پُرهياهو و صامت... کتاب، گاه شامل چنان لحظاتی میشود که فراتر از خواندهها و شنيدههای مرسوم است دربارهی جنگ. بیپرده و عريان است و ناگهان مادری را به ما نشان میدهد که برای عبور از خط بازرسی آلمانیها بچهاش را نمکاندود میکند تا تب کند و سربازان بهراسند از تيفوس و او بتواند در قنداق بچهی گريان با پوست ملتهب سرخشده دارو ببرد برای پارتيزانها... و اين کتابِ چنين آدمهايی است...
سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ