مرد توی زیرزمین خانه ام
بزرگترین فریب شیطان، این بود که دنیا را متقاعد کرد، فقط یک نسخه از او وجود دارد؛ پیرنگ مرد توی زیرزمین خانهام خیلی ساده آغاز میشود: مردی جلوی در خانهات ظاهر شده و میخواهد زیرزمینت را اجاره کند، اما ادامه و پایان آن... فقط میتوانیم بگوییم؛ به این سادگیها نیست؛ این رمان، اگرچه ابتدا اثری معمایی به نظر میرسد، اما در مسیر داستان، خواننده را در برزخی میان نثر مختص ژانر معمایی و مجموعهای از تمثیلهای کافکایی سرگردان میکند؛ والتر موزلی در این اثر، برای نمایاندن فرایند سقوط اخلاقی راوی، با رویکردی بیرحمانه، نوعی سرگیجهی فکری در خواننده ایجاد میکند. قلم وی بهگونهای حرکت کرده که هرگونه تلاش ذهنی خواننده را در راستای همدردی با راوی عقیم بگذارد. در حقیقت، راوی و شخصیت اصلی داستان، دقیقاً به اندازهی هر یک از ابناء بشر، و نه بیشتر، از سوی خواننده حس همدردی دریافت میکند؛