فرج بعد از شدت

کتاب فرج بعد از شدت/ گفتم چراغ را روشن کن. نور آفرینش را دیدم. خدمتکارم چراغ را روشن کرد. آن رویا را برایش گفتم. گفت: خدا به تو شفا می دهد. دستم را گرفت و گفت بلند شو. برخاستم و به خدمتکارم تکیه دادم و راه افتاد.
5 /10
5
موضوع کتاب


فرج بعد از شدت

کتاب فرج بعد از شدت/ گفتم چراغ را روشن کن. نور آفرینش را دیدم. خدمتکارم چراغ را روشن کرد. آن رویا را برایش گفتم. گفت: خدا به تو شفا می دهد. دستم را گرفت و گفت بلند شو. برخاستم و به خدمتکارم تکیه دادم و راه افتاد.

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی(مولوی)



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی