هزار فرسنگ تا آزادی
در سئول، دربارهی اردوگاههای وحشتناک کار در کشورم شنیدم، جایی که همین حالا حداقل صدوپنجاههزار زندانی به آرامی میمیرند. وقتی در کرهشمالی زندگی میکردم، حتا روحم از این اردوگاهها خبر نداشت؛ فقط میدانستم که مردم ناپدید میشوند. در سئول، اغلب دربارهی پناهندگانی میشنوی که آنها هم مثل من فرار کردهاند. حالا فهمیدهام که کشور ما در واقع زندانی بزرگ است، جایی که بازداشت شدگان از بدبختیشان بیخبرند، زیرا اولین اولویت آنها همیشه جنگیدن برای زندگیشان بوده است.