خانه کاغذی (از سه گانه بازی های ممنوعه)
وقتی جنی برای خرید یک هدیهی تولد وارد مغازهای اسرارآمیز میشود، لبخند مرموز فروشنده هنگام تحویل یک جعبهی سفید بازی مفهوم خاصی برایش ندارد؛ ولی وقتی جنی و دوستانش بازی را شروع میکنند، شبی که قرار بود با خنده و شوخی همراه باشد، آمیخته به ترس و وحشت میشود. این بازی یک بازی معمولی نیست... جنی و دوستانش از داخل یک خانهی کاغذی سر در میآورند که قلمرو وهمانگیز جولین، مرد سایه است و برای این که بتوانند تا طلوع خورشید به دنیای خودشان برگردند، باید جسارت به خرج دهند و با بدترین کابوس زندگیشان روبهرو شوند. اگر بازی را ببازند میمیرند. و این تازه اول ماجراست؛