گزارشگر رازهای نهفت (مقالاتی در تحلیل آثار و اندیشه های هنریک ایبسن)
پس از انتشارِ پارهیی از ترجمهیِ فارسیِ مجموعهآثارِ ایبسن، منِ مترجم با کوهی از پرسش رو به رو شدم. نیمی از این پرسشها پیدا بود که از طُرفهجوالِ «کاوش» هایی از نوعِ «کاوشِ» ترازِ نوینِ آریانپور درآمده است؛ اما نیمِ دیگراََش بیش از صد سال بود که بر جا و بر پا بود. پس نمیشد پاسخِ این پرسشها را پشتِ گوش انداخت یا، همانندِ « ناقدانِ» دورانها، سَمبَلِشان کرد؛ بهخصوص که یکی از شاخصترین آثاری که، در شرق و غربِ عالم، مردم را به « طغیان و تخریب» فرامیخواند، هـدا گابلـر بود. هـدا گابلـر، علاوه بر این ویژگیِ مخرّب و طغیانبرانگیز، علاوه بر تبلیغِ فساد و فحشا، ضدّیّت با تعالی و تهذیب، دشمنی با اخلاق و سلوکِ مهذّبِ انسانی، و هزار عیبِ دیگر، بس «گنگ و مبهم»، یا بهقولِ عدهیی دیگر از ناقدان، بس « غامض و پیچیده» بود و اصلاً معلوم نبود حرفِ حسابِ ایبسن چی ست. از آنسو، ناقدانِ « مدرنِ» قرنِ بیستم هم، که این اثر را بزرگترین شاهکارِ ایبسن برمیشمردند، بهجایِ آن که حرفِ حسابِ ایبسن را معلوم کنند، به همان زبانِ زرگریِ اهلِ نقد و نظر، چنان پیچواپیچ میرفتند و ری و روم و بغداد را به هم درمیبافتند که مخاطبِ بینوا از « خیرِ» قضیه میگذشت و به همان « شرّ» اَش اکتفا میکرد. به همین دلیل، من در مقامِ مترجمِ فارسیِ اینقبیل آثارِ مفسدهپرور، لازم دیدم پارهیی از این آثار را، تا جایی که در این روزگارِ دستبستگی و قلمشکستگی مقدور است، در مقامِ خوانش و تأمل قرار دهم تا ببینیم بهراستی آیا انگیزهیِ مفسده در کار بوده است؛ بهراستی آیا اینقبیل آثارِ ایبسن «گنگ و مبهم» است یا این حرف و حدیثها از جایِ دیگری آب میخورد. این کتاب از بطنِ این ضرورت فراهم آمده است.