شهریار
پايان قرون وسطى زنجير شده به دو نهضت مهم نوزايى فرهنگى (رنسانس) و اصلاحگرى (رفورماسيون) است، دوران جديد از خاكسترهاى قرون وسطى سر بر مىكشد، دورانى كه مبتنى بر جهانبينى ويژهاى است از مهمترين عوامل آن كاهش قدرت كليسا و دينمداران و ديگر ميداندارى قدرت علم است، فرهنگ عصر نوين بيشتر دنيوى است و كمتر روحانى و الهى، دولتها جا بر كليسا و قدرت دنيوى آن تنگ مىكنند و آنها بر امور فرهنگى نيز نظارت مىكنند، دايره قدرت دينى تنگ مىشود و اگرچه در ابتدا قدرت در دست شاهان است، اما كمكم نظام سلطنتى جاى به دموكراسى مىسپارد يا با سقوط شاهان ديكتاتوران بر جايگاه آنها تكيه مىزنند. در تمام اين دوران شاهد قدرتيابى دولت ملى هستيم، نفى حاكميت كليسا اگر جنبه تخريبى دوران نوين است، جنبه ترميمى آن پذيرش حاكميت علم است. در رنسانس ايتاليا، علم سهم اندكى داشت، نخستين حمله جدى انديشههاى علمى به باورهاى جزمى و تغييرناپذير انتشار «نظريه كوپرنيك» در سال 1543 ميلادى بود، اما اين نظريه نفوذى نيافت، پس از آن «كپلر» و «گاليله» در قرن هفدهم با بهرهجويى از آن، به اصلاح آن پرداختند، نبردى ميان علم و دنياى جزمى آغاز شده بود، نبردى كه در نهايت با شكست پيروان سنتهاى كهن به پايان رسيد، تسلط علم بر اذهان بسيار متفاوت از سلطه انديشهورزان دينى بر مردم بود، اينجا پاى حاكميت عقل در ميان بود و همين باعث رشد فرديت شد تا جايى كه به سرحد هرج و مرج نيز رسيد. در ذهن مردمِ دوران جديد هر نوع انضباطى تداعى آموزههاى دينباوران بود. هرج و مرج اخلاقى پيامد آن دهشتناك بود، اما اين رهايى از قيد و بندهاى سنن كهن سويه روشنى نيز داشت و آن بروز شگفتآور نبوغ هنرى و ادبى بود. این اثر که به ستایش قدرت و طرفداری رذایل اخلاقی حاکمان شهرت دارد از آثار مشهور در زمینه فرهنگ سیاسی در جهان محسوب میشود. بنا به مقدمه مترجم، ماکیاولی به جد بر این باور بود که نیرنگبازی و فریب در بازیهای قدرت، اصلی ناگزیر و ضروری است و بهخاطر بیان گستاخانه چنین نظریهای از وقتی دستنویس اثرش پراکنده شد در زیربار سنگینترین اتهامات و ناسزاها قرار گرفت و نام وی همسو با نام شیطان شد. کتاب “شهریار” که در اوایل قرن 16 میلادی به نگارش درآمده است، به ماهیت قدرت مینگرد و نوع کاربرد آن را در عمل و همچنین ابزار دستیابی و نگاهداشت آن را آموزش میدهد . این کتاب شامل بیست و شش فصل است که عنوان برخی از آنها عبارتند از درباب شهریاری های موروثی، اندر باب آنانی که با دستان خون آلود به جایگاه شهریاری رسند، اندرباب سپاه و جنگآوران مزدور و گفتار اندر مقوله گشاده دستی و تنگ چشمی.