شب های روشن
داستان در مورد پسر جوان احساساتی است که به دنبال کسی برای صحبت با در و دیوار شهر هم درد و دل می کند به طور اتفاقی با دختری برخورد می کند که منتظر معشوقش است؛ معشوقی که مدتهاست دیگر سر قرار نمی آید او را از دست یک مست نجات می دهد و به یکباره انگار نوری به زندگیاش تابیده باشد، زنده می شود
فئودور میخاییل داستایوفسکی