چیدن یال اسب وحشی
کتاب چین یال اسب وحشی : برف گرفته بود. حلقه ی کوچکی را که آچارها کنار هم نگه می داشت باز کرد. آچار را یکی یکی پرت کرد توی برف ها. خنده اش گرفت. نامهی بازنشستگی اش را از جیبش در آورد. فندکش را گرفت زیرش و کاعذ آتش گرفته را ول کرد توی هوا.....