درخت دختر

"وقتی افرا خیلی خیلی کوچولو بود، پدر و مادرش به افتخار او درخت کوچکی کاشتند. افرا و درخت باهم بزرگ شدند و حتی با اینکه همیشه درخت هم‌بازی خوبی نبود، آن‌ها بهترین دوست‌های همدیگر بودند. تااینکه یک‌روز افرا صاحب یک خواهر کوچولو شد، خواهر کوچولویی که مدام گریه می‌کرد. خوشبختانه افرا و درخت می‌دانستند برای بند آوردن گریه‌ی بچه‌کوچولوها باید چکار کنند...!"
4 /10
4

درخت دختر

"وقتی افرا خیلی خیلی کوچولو بود، پدر و مادرش به افتخار او درخت کوچکی کاشتند. افرا و درخت باهم بزرگ شدند و حتی با اینکه همیشه درخت هم‌بازی خوبی نبود، آن‌ها بهترین دوست‌های همدیگر بودند. تااینکه یک‌روز افرا صاحب یک خواهر کوچولو شد، خواهر کوچولویی که مدام گریه می‌کرد. خوشبختانه افرا و درخت می‌دانستند برای بند آوردن گریه‌ی بچه‌کوچولوها باید چکار کنند...!"

لوری نیکلز

نظرات

برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

از همین ناشر

از همین نویسنده

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی