مرگ ابرانسان نیچه

این کتاب برآن است مرگ انسان را از دریچۀ نگاه فریدریش نیچه نظاره گر باشد و دریابد منظور او از بهنگام زیستن و بهنگام مردن (مرگ خودخواسته) چیست؛ آنجا که فی المثل در بخشی از کتاب چنین گفت زرتشت با نام مرگ خود خواسته می پرسد: « براستی آن که بهنگام نمی زید چگونه بهنگام تواند مرد؟» چنین هدفی مستلزم آن است که ابتدا طرحی از ابرانسان ترسیم شود، زیرا ما در پی فهم مرگ ابرانسانیم، نه هرگونه مرگی و نه هر نوع انسانی. ابرانسانی که نیچه معنای انسانیت را در آن می جست؛ انسانی که بر خویش مسلط گشته و ارزش هایش را شخصاً خلق می کند. ابرانسان با درکی که از محدودۀ آزادی های خود دارد و اراده ای که به قدرت معطوف است، به سوی کمال گام می نهد و با توجه به شرایط به زندگی آری یا نه می گوید. پس از این است که می شود پرسید این نماد فرا اخلاقی چگونه می میرد و چگونه بایستی بمیرد..
7 /10
7

مرگ ابرانسان نیچه

این کتاب برآن است مرگ انسان را از دریچۀ نگاه فریدریش نیچه نظاره گر باشد و دریابد منظور او از بهنگام زیستن و بهنگام مردن (مرگ خودخواسته) چیست؛ آنجا که فی المثل در بخشی از کتاب چنین گفت زرتشت با نام مرگ خود خواسته می پرسد: « براستی آن که بهنگام نمی زید چگونه بهنگام تواند مرد؟» چنین هدفی مستلزم آن است که ابتدا طرحی از ابرانسان ترسیم شود، زیرا ما در پی فهم مرگ ابرانسانیم، نه هرگونه مرگی و نه هر نوع انسانی. ابرانسانی که نیچه معنای انسانیت را در آن می جست؛ انسانی که بر خویش مسلط گشته و ارزش هایش را شخصاً خلق می کند. ابرانسان با درکی که از محدودۀ آزادی های خود دارد و اراده ای که به قدرت معطوف است، به سوی کمال گام می نهد و با توجه به شرایط به زندگی آری یا نه می گوید. پس از این است که می شود پرسید این نماد فرا اخلاقی چگونه می میرد و چگونه بایستی بمیرد..

میرا قائمی



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی