مسیح هرگز به اینجا نرسید

رمان «مسیح هرگز به اینجا نرسید» نوشته کارلو لوی با ترجمه محمد حسین رمضان کیایی منتشر شد. داستان کتاب از زبان یک پزشک کمونیست بازگو می‌شود که در دوران حکومت فاشیستی موسولینی (سالهای 1935 و 1936) به یکی از روستاهای جنوب ایتالیا به نام ابولی تبعید شده است. ساکنان این روستا افرادی محروم و رنجدیده‌اند. راوی داستان رابطه خوبی با مردم روستا برقرار می‌کند و ورود به این روستا ماجراهای بسیاری را برای او رقم می‌زند. کارلو لوی پزشک، نقاش و نویسنده ایتالیایی با زبانی شیرین، روان و گاه طنزآمیز به شیوه وقایع‌نگاری و با جهش‌های زمانی بدون تقدم و تاخر وقایع، داستان را پیش می‌برد، فضای این روستای عقب مانده را به شیوایی و با جذابیت وصف می‌کند و به آداب و رسوم و دغدغه‌های مردم آن سرزمین می‌پردازد. او در میان خاطراتش اوضاع اجتماعی و اقتصادی روستا را نیز تحلیل می‌کند. فرانچسکو رزی، کارگردان ایتالیایی با اقتباس از این رمان فیلمی سینمایی ساخته است؛ این فیلم با همین نام در سال ۱۹۷۹ به روی پرده رفته است. قسمتی از این کتاب را با هم می‌خوانیم: «علی‌رغم به راه انداختن مراسم بزرگداشت مادونا، دعاهای دون ترایلا و امید کشاورزان، باران حتی در روزهای بعد هم نبارید. خاک برای کار بیش از اندازه سفت بود و دانه‌های زیتون روی درخت‌های تشنه داشت می‌خشکید؛ اما مادونای سیه چهره خونسرد بود، ترحم نداشت، التماس‌ها را نمی‌شنید، مثل طبیعت آن‌جا تغافل پیشه کرده بود...».
8 /10
8
موضوع کتاب


مسیح هرگز به اینجا نرسید

رمان «مسیح هرگز به اینجا نرسید» نوشته کارلو لوی با ترجمه محمد حسین رمضان کیایی منتشر شد. داستان کتاب از زبان یک پزشک کمونیست بازگو می‌شود که در دوران حکومت فاشیستی موسولینی (سالهای 1935 و 1936) به یکی از روستاهای جنوب ایتالیا به نام ابولی تبعید شده است. ساکنان این روستا افرادی محروم و رنجدیده‌اند. راوی داستان رابطه خوبی با مردم روستا برقرار می‌کند و ورود به این روستا ماجراهای بسیاری را برای او رقم می‌زند. کارلو لوی پزشک، نقاش و نویسنده ایتالیایی با زبانی شیرین، روان و گاه طنزآمیز به شیوه وقایع‌نگاری و با جهش‌های زمانی بدون تقدم و تاخر وقایع، داستان را پیش می‌برد، فضای این روستای عقب مانده را به شیوایی و با جذابیت وصف می‌کند و به آداب و رسوم و دغدغه‌های مردم آن سرزمین می‌پردازد. او در میان خاطراتش اوضاع اجتماعی و اقتصادی روستا را نیز تحلیل می‌کند. فرانچسکو رزی، کارگردان ایتالیایی با اقتباس از این رمان فیلمی سینمایی ساخته است؛ این فیلم با همین نام در سال ۱۹۷۹ به روی پرده رفته است. قسمتی از این کتاب را با هم می‌خوانیم: «علی‌رغم به راه انداختن مراسم بزرگداشت مادونا، دعاهای دون ترایلا و امید کشاورزان، باران حتی در روزهای بعد هم نبارید. خاک برای کار بیش از اندازه سفت بود و دانه‌های زیتون روی درخت‌های تشنه داشت می‌خشکید؛ اما مادونای سیه چهره خونسرد بود، ترحم نداشت، التماس‌ها را نمی‌شنید، مثل طبیعت آن‌جا تغافل پیشه کرده بود...».

کارلو لوی



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی