سال نو با نیکولا کوچولو

"‫خیلی منتظر بابا شدیم، تا بالاخره در را باز کرد و آمد تو معلوم بود زیاد خوشحال نیست، کلاهش کج شده بود، و روی کولش یه تنه درخت دراز بود با چند تا برگ در هم برهم مامان پرسید: این است کاج کریسمست؟ بابا توضیح داد که همین بوده، ولی ماشین جلو درخت‌فروشی خراب شده و گفت مجبور شده با اتوبوس برگرده و آن هم زیاد راحت نبوده چون اتوبوس پر بوده از آقاهای درخت به دست"
8 /10
8

سال نو با نیکولا کوچولو

"‫خیلی منتظر بابا شدیم، تا بالاخره در را باز کرد و آمد تو معلوم بود زیاد خوشحال نیست، کلاهش کج شده بود، و روی کولش یه تنه درخت دراز بود با چند تا برگ در هم برهم مامان پرسید: این است کاج کریسمست؟ بابا توضیح داد که همین بوده، ولی ماشین جلو درخت‌فروشی خراب شده و گفت مجبور شده با اتوبوس برگرده و آن هم زیاد راحت نبوده چون اتوبوس پر بوده از آقاهای درخت به دست"

گوسینی سامپه



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی