خون آشام 2 ملاقات با خون آشام
"خانة اشباح را دیدم؛ درست همانطوری بود که دراکولا وصفش را در تهران، کوچة اشباح گفته بود. خیره شده بودم به درختهای بلند توی حیاط و پنجرههای تاریک... یک دفعه متوجه جسم سردی شدم که روی شانهام قرار گرفت... دراکولا آهسته گفت: «خیلی وقته که اینجا دیگه خونة من هم هست.»"