آسفالتی ها
خرمگس جور دیگری حرف میزد مثلا ما میگفتیم شاید ترتیبش را دادهاند ولی او گفت: فکر نمیکنم به قتل رسیده باشد اشکی پرسید: هیچوقت مرده دیده بودی؟گفتم: آره یا اینکه مطمئن نبودمخرمگس پرسید: تا حالا به مرده دست زدی؟پرسیدم: تو زدهای؟خرمگس به جسد نزدیکتر شد چمباتمه زد و دستی به پیشانی کثیف کلانتری کلاب زدتاد استراسر متولد ۱۹۵۰ نویسندهای آمریکایی و تحصیلکردهی رشتهی ادبیات است او در دههی هفتاد قرن بیستم خبرنگار بودنام استراسر همیشه داستانهایی را به یاد میآورد که او از ناهنجاریهای اجتماعی نوشته استآسفالتیها هم بدون گوشه و کنایه، زندگی سیاه بچههای خیابان را در ابرشهری مثل نیویورک به تصویر میکشد