پرونده پلیکان

اسمیت، من گری‌ام. خوب گوش کن و کاری را که می‌‌گویم انجام بده. تایید را از منبع دیگری گرفتم، درباره‌ی پرونده‌ی پلیکان سند مهمی است اسمیت. یک ربع دیگر با کراتهامر در دفتر فلدمن باشید. ـ چی پیدا کرده‌ای؟ ـ گارسیا پیام خداحافظی گذاشته است. اول باید جای دیگری برویم، بعد می‌آییم آن‌جا. ـ چی؟ دخترک هم با توست؟ ـ بله. یک ویدیو و تلویزیون در اتاق کنفرانس بگذار. فکر می‌کنم گارسیا می‌خواهد با ما حرف بزند. ـ نوار کاست گذاشته است؟ ـ بله، تا یک ربع دیگر آنجاییم. ـ خطری تهدیدت نمی‌کند؟ ـ نه. فکر نمی‌کنم اسمیت. اما اعصابم داغان است. گوشی را گذاشت و دوان دوان به طرف اتومبیل رفت.
8 /10
8

پرونده پلیکان

اسمیت، من گری‌ام. خوب گوش کن و کاری را که می‌‌گویم انجام بده. تایید را از منبع دیگری گرفتم، درباره‌ی پرونده‌ی پلیکان سند مهمی است اسمیت. یک ربع دیگر با کراتهامر در دفتر فلدمن باشید. ـ چی پیدا کرده‌ای؟ ـ گارسیا پیام خداحافظی گذاشته است. اول باید جای دیگری برویم، بعد می‌آییم آن‌جا. ـ چی؟ دخترک هم با توست؟ ـ بله. یک ویدیو و تلویزیون در اتاق کنفرانس بگذار. فکر می‌کنم گارسیا می‌خواهد با ما حرف بزند. ـ نوار کاست گذاشته است؟ ـ بله، تا یک ربع دیگر آنجاییم. ـ خطری تهدیدت نمی‌کند؟ ـ نه. فکر نمی‌کنم اسمیت. اما اعصابم داغان است. گوشی را گذاشت و دوان دوان به طرف اتومبیل رفت.

جان گریشام



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی