آمرزش زمینی
آمرزش زمینی داستان بلندی است دربارهی آدمهایی که به هم برخوردهاند تا از مرگ، زندگی بسازند: نویسنده نه روزهای زندانش که روزهای آزادی را میشمارد، مرد زن را به کشتن وامیدارد، زن کودکش را فدای خود میکند، مرد به مادر و دختری دل میبندد؛ آدمهایی که شاید دل بستهاند به آمرزش در آسمان، در زمین... نکند دارم با پنهان کردن تاریخ سر خودم کلاه میگذارم... همه در حال پاک کردن مسائل و قلب و وقایعایم؛ از ریز تا درشت. کسی به فکر آمرزش نیست؛ آمرزش در زمین، آمرزش در آسمانها. زمین و آسمانمان آلوده است