عاشقانه های شمردنی
عاشقانههای شمردنی کتابکی است شامل چندین داستانک از چند کلمه تا حداکثر ۵۰۰ کالمه. بیشتر این داستانکها در دههی هشتاد در وبلاگ شبح منتشر شده است. تصويرهای هميشهگی شده است تصوير ثابت اين روزهایام. ميان درختانِ نامنظمِ حاشيهی رودی کم_آب روی برگهای رنگوآرنگ پاييزی قدم میزنيم و تو با ديدن هر چيز کوچکی آنچنان با شعف کودکانه جيغ میکشی که تصور میکنم «وينسنت» را پشت درخت گردوی پير روبهرویمان ديدهيی. سنجابی از درخت سرازير میشود، به ما خيره نگاه میکند و بیهيچ هراسی به شکستن گردویی که در دست دارد ادامه میدهد. باران میگيرد آن هم نه نمنم، که شٌرشٌر و شلّالهوار، میگويم: «پنداری اقيانوسی ره گم کرده از آسمان میگذرد.» در حالی که زير چتر درخت گردو پناه میگيری میگويی:«سر راه رهگمکردهها قرار نگير که به بیراهه میروی.» صد و شش کلمه