سرزمین مامورهای مخفی (داستان هایی از پشت دیوار برلین)

اشتازي، ارتشي داخلي بود كه تحت نظر دولت كار مي‌كرد. وظيفه‌ اش دانستن همه‌ چيز راجع به همه‌ كس و با استفاده از هر ابزاري كه مي‌خواست بود. مي‌دانست مهمانانتان كيستند، مي‌دانست به چه كسي تلفن مي‌كنيد و مي‌دانست آيا سر و گوش همسرتان مي‌جنبد يا نه. بوروكراسي‌ اي بود كه در تمام جامعه آلمان شرقي پخش شده بود؛ آشكارا يا مخفيانه، يك نفر در هر مدرسه، هر كارخانه، هر بار و هر ساختمان مسكوني بود كه گزارش همكاران و دوستان خود را به اشتازي مي‌داد. اشتازي چنان به جزئيات وسواس پيدا كرده بود كه از پيش‌ بيني پايان كمونيسم و همراه با آن پايان كشور غافل مانده بود. کتاب سرزمین‌ مامورهای مخفی را یک روزنامه‌نگار استرالیایی نوشته است که پس از فروپاشی دیوار برلین به آن‌جا می رود و روایت مردم و ماموران، قربانیان و جانیان را در کتاب خود ثبت می‌کند.
7 /10
7

سرزمین مامورهای مخفی (داستان هایی از پشت دیوار برلین)

اشتازي، ارتشي داخلي بود كه تحت نظر دولت كار مي‌كرد. وظيفه‌ اش دانستن همه‌ چيز راجع به همه‌ كس و با استفاده از هر ابزاري كه مي‌خواست بود. مي‌دانست مهمانانتان كيستند، مي‌دانست به چه كسي تلفن مي‌كنيد و مي‌دانست آيا سر و گوش همسرتان مي‌جنبد يا نه. بوروكراسي‌ اي بود كه در تمام جامعه آلمان شرقي پخش شده بود؛ آشكارا يا مخفيانه، يك نفر در هر مدرسه، هر كارخانه، هر بار و هر ساختمان مسكوني بود كه گزارش همكاران و دوستان خود را به اشتازي مي‌داد. اشتازي چنان به جزئيات وسواس پيدا كرده بود كه از پيش‌ بيني پايان كمونيسم و همراه با آن پايان كشور غافل مانده بود. کتاب سرزمین‌ مامورهای مخفی را یک روزنامه‌نگار استرالیایی نوشته است که پس از فروپاشی دیوار برلین به آن‌جا می رود و روایت مردم و ماموران، قربانیان و جانیان را در کتاب خود ثبت می‌کند.

آنا فاندر



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی