تعقیب
تعقیب در میان آثار کارپانتیه جایگاهی ویژه دارد. کارپانتیه که متفکری پیشرو بود و در زمینههای گوناگون هنر و علوم اجتماعی از صاحبنظران معاصر ماست، در این رمان گرایشهای مدرنیستیاش را به فرمی آشکارتر از سایر آثارش آورده است. بخشهایی از «تعقیب» سال ۱۹۵۴ در له تان مدرن چاپ شد و رمان دو سال بعد همزمان در فرانسه و آرژانتین منتشر و با استقبالی عظیم روبهرو شد «تعقیب» با لایهبندی روایت و بازههای زمانی مقطع و مطنطنش بهشدت سینمایی است چنان که دربارهی آن گفتهاند خواننده رمان را به جای خواندن «میبیند». کارپانتیه که از موسیقیشناسان برجستهی معاصر بود این رمان را بسیار هنرمندانه به فرم سونات موسیقی نوشته و تنظیم رخدادهای داستان به شیوهای است که دقیقاً به اندازهی زمان نواختن سنفونی اروئیکای بتهوون طول بکشد، قطعهای که در نیمهی دوم کنسرتی مینوازندش که مرد فراری، شخصیت محوری رمان، به حالی تبزده وارد تماشاچیانش میشود. معنای «زمان» آنجا آشکار میشود که میبینیم کارپانتیه از انواع گوناگون تکنیکهای روایی جریان سیال ذهن بهره برده است. محاسبهی زمان در این سبک روایت بسیار مهم است و کمال خلاقیت کارپانتیه با کنار هم گذاشتن سبک روایت و وصفهای «سینمایی»اش نمایان میشود. ژانپل سارتر «تعقیب» را بهترین اثر کارپانتیه و کابررا اینفانته آن را از انگشتشمار رمانهای کوتاه بینقص ادبیات اسپانیاییزبان نامیده است.